سبد خرید
دسته بندی کارگاه ها
دانستنی های عمومی
- توضیحات
- دسته: مطالب مفید
- منتشر شده در یکشنبه, 18 مرداد 1394 11:29
- بازدید: 76401
راهکارهایی برای پیشگیری از زوال عقل
44 میلیون نفر در سراسر جهان به آلزایمر مبتلا هستند؛ این رقم در 35 سال آینده دو برابر می شود با این حال با ایجاد تغییرات ساده در شیوه زندگی مانند مصرف هویج و کلم ، پیاده روی برای 45 دقیقه سه بار در هفته، فعالیت مغزی، یادگیری مداوم و استفاده از رژیم غذایی مدیترانه ای می توان از زوال عقل پیشگیری کرد. به گزارش ایرنا از پایگاه اینترنتی هلث، تا سال 2050 یعنی 35 سال آینده شمار افراد مبتلا به بیماری آلزایمر در جهان دو برابر می شود.مطالعات جدید نشان می دهند که پزشکان می توانند مراحل اولیه ابتلا به آلزایمر را در بیماران تشخیص دهند.در فواصل سنی میان 24 و 80 سالگی، وزن مغز حدود 20 درصد کاهش می یابد و جریان خون به این عضو حیاتی نیز به همان میزان کاهش می یابد. در این گزارش به چند راهکار ساده برای پیشگیری از ابتلا به آلزایمر اشاره شده است. 1- فعال نگاه داشتن ذهن تحقیق جدید که در مجله Neurology منتشر شده است نشان می دهد که به چالش کشیدن مادم العمر مغز از طریق خواندن، نوشتن و سایر فعالیت های تحریک کننده، روند کوچک شدن مغز مرتبط با زوال مغز را آهسته می کند.افرادی که این سطح بالای تحریک مغزی را از طریق خواندن، نوشتن و غیره نگاه می دارند روند ابتلا به زوال عقل در آنها 15 درصد کمتر می شود. 2- افزایش انعطاف پذیری مغز انعطاف پذیری مغز به سهولت اتصال نرون ها با هم در مغز اشاره دارد و اینکه هر چه بیشتر از آنها استفاده شود، این نرون ها قویتر می شوند. انعطاف پذیری عصبی به تغییرات مثبتی اشاره دارد که در نتیجه قرار گرفتن در معرض تجربیات جدید و فرصت های یادگیری بروز می کند. ***ترک انجام چند کار باهم مطالعاتی وجود دارند که بطور خاص نشان می دهند تاثیر انجام چند کار با هم به اندازه ای که تصور می کنیم، نیست. معمولا عملکرد ما در انجام چند کار بطور جداگانه بسیار بهتر است. با این حال انجام دو فعالیت که به تمرکز ذهنی نیاز ندارند مانند گوش دادن به رادیو هنگام شستن ظروف خوب است اما اگر انجام این دو کار به کمی تفکر نیاز داشته باشد در آن صورت انجام چند کار با هم کمکی نخواهد کرد. ***استفاده از ارتباطات چند حسی بیشترین استفاده ای که از حس های خود داریم از بینایی و شنوایی است اما بویایی، چشایی و لامسه نیز در تحریک حافظه موثر هستند. اما هر چه بیشتر از حس های خود در ملاقات با برخی افراد بیشتر استفاده کنیم ، بیشتر نام آنها و خاطره ملاقات با آنها در ذهن انسان باقی می ماند زیرا یک ارتباط چند حسی با آنها ایجاد کرده ایم.برای این منظور می توان بر حس لمس دست های آنها تمرکز کرد که آیا دست نرم، سخت، سرد و یا گرم بود.مصرف هویج، مرکبات و کلم نیز با افزایش عملکرد شناختی ارتباط دارد. ***هوشمندانه غذا بخورید محققان سوئدی می گویند مصرف انواع میوه و سبزیجات حدود 500 گرم در روز با کاهش خطر ابتلا به آلزایمر در 30 سال آینده ارتباط دارد. علاوه بر این مطالعات نشان داده اند که مصرف زیاد هویج، کلم ، مرکبات و نان سبوس دار با افزایش عملکرد شناختی ارتباط دارد. ***انتخاب یک رژیم غذایی مدیترانه ای به طور کلی استفاده از یک رژیم غذایی مدیترانه ای به سلامت مغز کمک می کند. پروفسور دیوید اسمیت از دانشگاه آکسفورد می گوید: محققان آمریکایی با مطالعه سه هزار نفر در مدت چهار سال متوجه شدند که مصرف زیاد روغن زیتون، مغزها، ماهی ، گوجه فرنگی، ماکیان، سبزیجات، میوه و سبزیجات برگ سبز از ابتلا به آلزایمر پیشگیری می کند به ویژه زمانی که افراد مصرف رژیم غذایی پرچرب، گوشت قرمز و کره را کاهش می دهند.مطالعات همچنین نشان می دهد که نوشیدن مقادیر نامحدود چای و مصرف کمی شکلات در روز به تقویت عملکرد شناختی مغز کمک می کند. ***ویتامین رسانی به مغز محققان دانشگاه آکسفورد متوجه شدند، خطر کوچک شدن مغز در افرادی که ویتامین B12 کمی در خون خود دارند شش برابر بیشتر است؛ کمبود ویتامین B12 در خون معمولا با افزایش سن ارتباط دارد.ویتامین B12 معمولا در گوشت (به ویژه کبد) ماهی، سخت پوستان، ماکیان، تخم مرغ، شیر، ماست و غلات غنی شده صبحانه وجود دارد. فولات نیز برای عملکرد مغز مهم است.فولات در کبد (به خصوص گوساله)، مخمر نان، سبزیجات برگ سبز، بامیه، عدس، نخود چشم سیاه، لوبیای پخته، لوبیا، کلم بروکلی، تخم مرغ، گوجه فرنگی، موز، آب پرتقال تازه، و توت فرنگی یافت می شود. ***بررسی فشار خون فشار خون بالا در دهه 40 و 50 سالگی یک عامل خطرساز قوی برای ابتلا به آلزایمر و زوال عقل در سال های بعدی زندگی است. ***پیاده روی به مدت 45 دقیقه سه بار در هفته ورزش های هوازی مانند ایروبیک ارتباط بیشتری میان نرون های مغزی ایجاد می کند. حافظه، مهارت و توانایی های ما به ارتباطات جدید میان این نرون ها بستگی دارد. مطالعه افراد میانسالی که سه بار در هفته برای 45 دقیقه به پیاده روی می روند بهبودهایی در فعالیت مغزی و توانایی حفظ توجه آنها نشان می دهد.
بیا بان شدن جنگلهای ایران
از 50 سال پیش تاکنون شش میلیون هکتار از اراضی جنگلی سرزمینمان را به دست خودمان نابود کردهایم، یعنی سالانه نزدیک به یکصد هزار هکتار نابودی جنگل و 50 هزار هکتار بیابانزایی. آنطور که رییس انجمن جنگلبانی کشور میگوید در این مدت همچنین 149 هزار و 350 هکتار از جنگلهای انبوه شمال کشور از بین رفته، دود شده و به هوا رفته است، به عبارت دیگر به طور متوسط سالانه دو هزار و 867 هکتار. جنگل؛ این حجم سبز روزبهروز کوچکتر میشود و برای نجات آن و حفظ میراث به جا مانده باید زودتر بجنبیم که ادامه این روند در تخریب، تهدید زندگی است. به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت نوشت: سالهاست با توسعه شهرها، آتشسوزی، قاچاق چوب و تغییر کاربری جنگلها کمر به قتل درختان بستهایم اما سیل ویرانگر اخیر تهران و کرج، بار دیگر نگاهها را به سمت جنگلها که در نابودی شتاب گرفتهاند، جلب کرد. با نابودی 30 درصد از جنگلهای کشور در نیمقرن گذشته، بعید نبود که طبیعت، خود این خسارت را جبران کند؛ بارانها به سیل بدل شدند و کشتند و نابود کردند. از 50 سال پیش تاکنون شش میلیون هکتار از اراضی جنگلی سرزمینمان را به دست خودمان نابود کردهایم، یعنی سالانه نزدیک به یکصد هزار هکتار نابودی جنگل و 50 هزار هکتار بیابانزایی. آنطور که رییس انجمن جنگلبانی کشور میگوید در این مدت همچنین 149 هزار و 350 هکتار از جنگلهای انبوه شمال کشور از بین رفته، دود شده و به هوا رفته است، به عبارت دیگر به طور متوسط سالانه دو هزار و 867 هکتار. جنگل؛ این حجم سبز روزبهروز کوچکتر میشود و برای نجات آن و حفظ میراث به جا مانده باید زودتر بجنبیم که ادامه این روند در تخریب، تهدید زندگی است. به گفته هادی کیادلیری، رییس انجمن جنگلبانی ایران از بین رفتن جنگلها چندین دلیل عمده دارد: «مدیریت ضعیف در سازمانها و ارگانها، سدسازی، کشاورزی و چرای بیرویه دام به نابودی جنگلها دامن زده است. عدم توسعهیافتگی در این رابطه مساله مهمی است چرا که مردم در سبک زندگی خود به جنگل وابسته هستند و خواسته و ناخواسته آن را تخریب میکنند.» او موانع قانونی که به نابودی جنگلها میانجامد را برمیشمرد: «ضعف قانونی یکی از مشکلات است. قوانینی داریم که کارایی ندارند و راه را برای افراد فرصتطلب برای سوءاستفاده از این منابع- که سهم همه انسانهاست- باز کرده است.» کیادلیری به این مساله اشاره میکند که مسایل فنی اشتباهی وجود دارد که باید اصلاح شود: «بهرهبرداری روستایی، بهرهبرداری تجاری و بهرهبرداری از معادن هم از جمله مشکلات ماست و در کنار تمام اینها، نظارت درستی نداریم که سرعت نابودی جنگلها را کم کند یا آنچه باقیمانده را به درستی حفاظت کند.» به گفته رییس سازمان جنگلها مشکل زمانی بزرگتر میشود که به همه این عوامل، تغییر اقلیم هم اضافه شود و این عوامل دست به دست هم در کنار عدم نظارت میراث طبیعی باقیمانده را نیست و نابود کنند. هر دو ارگان مسوول، ضعیفند در حال حاضر سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری دو ارگان مهمی هستند که در حفاظت جنگلها مسوولند. با این حال رییس سازمان جنگلها متولیان این امر را به لحاظ امکانات ضعیف میداند و به «جهانصنعت» میگوید: «در حال حاضر دو متولی که قدرت چندانی ندارند با وزارتخانههایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از این منابع بهرهبرداری میکنند (وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت، نفت و نیرو) برای جلوگیری از این تخریب درگیرند و زور این سازمانها به وزارتخانهها نمیرسد.» او اضافه میکند: «علاوه بر این هر دو سازمان مسوول از بابت بودجه هم در مضیقهاند. این سازمانها که بودجهشان یک صدم درصد بودجه کشور هم نمیشود در شرایطی که 83 درصد از کشور را منابع طبیعی تشکیل میدهد، چطور میتوانند به درستی نظارت و مدیریت کنند. کیادلیری به مساله نبود کارشناس در این دو سازمان اشاره میکند: «سازمان حفاظت محیطزیست نه اعتبارات دارد و نه کارشناس، با این شرایط چطور میتواند نظارت کند؟ در این شرایط است که این سازمان زمانی از مشکلات حرف میزند که تمام مردم هم از آن باخبرند. وقتی کارشناس وجود ندارد، سازمان هم شاخص و معیار لازم را ندارد و زبانش زبان عوام است. برای ارگانهای مسوول وظیفهای تعریف نشده به گفته رییس انجمن جنگلبانی ایران، در کنار این ضعفها برای ارگانهای دیگر هم وظیفهای تعریف نشده است: «عده کثیری از چوب درختان به عنوان سوخت استفاده میکنند و این وزارت نفت است که وظیفه دارد سوخت آنها را تامین کند تا به جنگل دستدرازی نکنند. دو برابر ظرفیت جنگلها و مراتع زاگرس دام در این مناطق تعلیف میشود و وقتی اعتراض میکنیم مشکل اشتغالزایی را مطرح میکنند اما مگر وزارت کار و تعاون مسوول چنین کاری نیست؟ یا اینکه وقتی وزارت نیرو برای اجرای پروژههایش مجوز تخریب میدهد، چه کسی مسوول است؟» او ادامه میدهد: «فقط این دو سازمان را نقد میکنیم در حالی که اگر انصاف به خرج دهیم، مجموعه این مشکلات و مدیریتهای غلط است که به نابودی جنگلها و به دنبال آن به بروز پدیدههای گردوغبار و خشکسالی میانجامد. امروز گردوغبار و خشکسالی مسایلی هستند که در اولویت قرار گرفتهاند. وقتی چنین مسایلی به عنوان اولویت تعریف میشود یعنی وضعیت بحرانی است. کار از کار گذشته است آنطور که کیادلیری میگوید، سالانه نزدیک به سه هزار هکتار جنگل به صورت سطحی از بین میرود و علاوه بر این موجودی جنگلها هم کاهش محسوسی پیدا کرده به طوری که در آینده نزدیک جنگلهای زاگرس بیابان خواهد شد. وی هشدار میدهد و میگوید: «با ادامه این روند در 20 سال آینده، جنگلهای انبوه شمال کشور هم بیابان خواهد شد.» او میگوید: «جنگلهای شمال همین حالا هم نابودشده است. فقط درخت مانده اما جنگل فقط درخت نیست. از جنگل فقط پوشش سبزش مانده و از حیاتوحش خبری نیست و گونههای کلیدی و ارزشمندمان نابود شدهاند. از گونه شمشاد که 70 هزار هکتار بود، فقط در چند سال اخیر 40 هزار هکتار نابود شد که در این صورت در آینده با پدیده «درون فروپاشی» مواجه خواهیم شد.» در احیا موفق نبودیم در سالهای اخیر در نابودی جنگلها چنان سرعت گرفتیم که از احیای آنجا ماندیم. رییس انجمن جنگلبانی ایران معتقد است که در احیای جنگلها به هیچوجه موفق نبودهایم: «به ازای هر هکتار جنگلی که از بین میرود باید 200 برابر جنگل کاری کرد چطور میشود از بین بردن یک زیستگاه را که شامل عناصر بسیاری میشود را با کاشت چند درخت جبران کرد؟ تاکید میکنم که درختکاری فقط کاشت درخت نیست.» به گفته او، تنها در طول پنج سال اخیر یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس از بین رفته است و صحبت از احیا فقط یک شوخی است. «برای خروج از این وضعیت بحرانی از سازمان حفاظت محیطزیست انتظار نظارت واقعی داریم. میگویند برای بهرهبرداری از معادن مجوز نمیدهند اما این همه معدن چطور در حال کارند؟ یا اینکه سدسازی را نقد میکنند اما چرا جلوی آن را نمیگیرند؟ سازمان محیطزیست میگوید با احداث سد شفارود مخالف است اما عملا کاری نمیکند. به نظر میآید که سازمانهای مسوول به جای نظارت، فقط نظارهگرند و شعار میدهند.» کیادلیری ادامه میدهد: «مردم قضاوت واقعی خواهند کرد. آنها عملکرد ارگانها را میبینند. چطور میتوان گفت که تمام بهرهبرداریها از منابع بدون مجوز انجام میشود؟ زبالهها را همچنان در جنگل تخلیه میکنند، چه کسی باید نظارت کند؟ آیا مجوزی دارند که به این کار پایان نمیدهند؟ اگر معادن بدون مجوز فعالیت میکنند، پس چرا جلوی آنها گرفته نمیشود؟ واگذاری عرصهها و ساختوسازهای غیرمجاز در جنگلها تاکی ادامه دارد؟ وضعیت به حدی رسیده که جنگلها به بنگاه زمین تبدیل شده است و در شمال کشور مردم نه دسترسی به جنگل دارند و نه به ساحل چراکه در هر دو سوی ساختوساز انجام میشود. باید پرسید که در این شرایط سازمانهای حفاظت محیطزیست و جنگل، مراتع و آبخیزداری چه میکنند؟» او در پایان به بیان راهکارها میپردازد و میگوید: «آنچه شکستنی بود شکسته است اما حالا راهکار در این است که در این مورد برای تمام ارگانها وظیفهای تعیین شود، یعنی ساختارها ترمیم شوند. علاوه بر این ظرفیتهای قانونی در نظر گرفته شود. همچنین نظارت درست انجام شود و از سیاست کلان گرفته تا خرد به این مهم توجه داشته باشند. همچنین دولت هم برنامه تعیین شده خود را با قاعده درست عملی کند چراکه هر برنامهای بدون قاعده ویرانکننده است.»
سیاست های اشتباه که موجب فرار کارمندان بزرگ می شود
فراموش کردن پیامهایی که بارها در کودکی شنیدهایم دشوار است. یکی از آنها این است که «کسب و کار یک مکان رسمی و خشک است. مقید بودن و خودانگیزی جالب است اما حرفهای نیست». برخی سازمانها ارتباط بین اشتیاق و عملکرد را میدانند اما بسیاری از آنها این نکته را فراموش کردهاند. آنها سازمانشان را مانند یک زندان رهبری میکنند. گاهی گفتن این جمله شوک بزرگی است که «تنها راهی که میتوانید کارمندان بزرگ خود را نگه دارید این است که با آنها مانند کارمندان بزرگ رفتار کنید». در اینجا پنج سیاست واقعا احمقانه در منابع انسانی را آوردهایم که بهترین کارمندان شما را وامیدارد که از کوچکترین موقعیت برای فرار استفاده کنند و شما همان موقعیت شغلی را بارها و بارها پر کنید. سیاستهای کنترلی عصر انقلاب صنعتی شما نمیتوانید کارگران دانشور استخدام کنید، بخواهید تا مشکلات اساسی خودشان را حل کنند و سپس آمدن و رفتن آنها را مانند بچههایی که به مدرسه میروند ببینید. شما میتوانید هرکسی را استخدام کنید. ظاهرا فرآیند استخدام شما دقیق است. چرا بخواهید افرادی را استخدام کنید که به آنها اعتماد ندارید؟ آیا به خودتان اطمینان کافی ندارید که افراد بزرگ را استخدام کنید؟ اگر کسی ساعتها بعد از غروب کار کند باید انتظار داشته باشید که صبحها دیر سر کار حاضر شود. شما نباید آن ساعتها را حساب کنید. اگر آن ساعتها را برای کارمندان حقوقبگیر حساب کنید، در مفهوم حقوق دچار ابهام هستید. فرآیندهای توهینآمیز بررسی عملکرد اکنون زمان آن فرارسیده است که همه بررسیهای عملکرد فردی را رها کنیم. آنها بیهودهاند و موجب اتلاف زمان میشوند، اما برخی فرآیندهای بررسی بیش از بقیه توهینآمیز هستند. اگر به مدیرانتان یک منحنی زنگولهای بدهید و به آنها بگویید که تنها درصد معینی از کارمندان میتوانند به عنوان بهترین عملگرها ارزیابی شوند، باقی عملگرها متوسط درصد را بهدست میآورند و به همین ترتیب تا آخر؛ پس شما بهطور تحتاللفظی در حال طراحی حد وسط در تیمتان هستید. آیا این آن چیزی است که میخواهید؟ رتبهبندی تودهای یک عمل نفرتانگیز و خلاف عملکرد رهبری سازمان است چرا که به جای دعوت به همکاری کارمندان آنها را علیه یکدیگر میشوراند. شما به هیچ کدام از این حرفهای پوچ برای راهاندازی کسب و کار نیاز ندارید. هر زمان که خواستید راجع به اهداف و پیشرفت صحبت کنید. هر زمان که منطقی است در مورد یادگیری از اشتباهات حرف بزنید. بررسیهای سالانه بیشتر از هر ابزار رهبری دوام میآورند. انتقالات سازمانی و سیاستهای ترفیع مدیر رهبران به سختی در سازمانهای بزرگ و کوچک این مساله را میآموزند که شما میتوانید هرچیزی را به عنوان قانون وضع کنید اما این به معنی آن نیست که آن را کنترل میکنید. سیاست بیشتر سازمانهای بزرگ و متوسط هنوز این است که اگر یک کارمند بخواهد برای یک شغل متفاوت در شرکت درخواست دهد ابتدا باید رضایت مدیرش را کسب کند. هر فردی میتواند فورا به دلایل خوب فراوانی فکر کند که چرا یک مدیر ممکن است از انتقال یک کارمند با صلاحیت و مشتاق به شغل دیگر ممانعت کند. اگر شما یک کارمند بزرگ هستید و میخواهید بخش خود را ترک کنید، ممکن است مدیرتان مانع انتقال شما یا ترفیعتان شود. چرا همه به مدیران کنترل کامل بر ارتقای شغلی اعضای تیمشان را میدهند. همه آنچه یک کارمند ناامید باید انجام دهد گفتن « خب! به هر حال از حسن توجه شما متشکرم» به رئیسش است؛ رئیسی که از امضای فرم انتقال امتناع کرده و رزومه او را به خیابان پرت کرده است. اکنون این شرکت همه کارمندان بزرگ خود را از دست میدهد. آیا این هوشمندانه است؟ افراد در منابع انسانی که با کارمندان شما با هم کار میکنند باید مصاحبههای انتقال و ترفیع را برنامهریزی کنند. اگر یک کارمند شغلی را که برای آن درخواست داده بود را نگیرد مدیر او هرگز حتی نیاز ندارد که درباره آن شغل بداند و اگر او شغل را تصاحب کند، مدیر میتواند در آن لحظه وارد حلقه کار شود. ساختارهای پرداخت غیرقابلنفوذ روشهای پرداخت قدیمی برای جهان امروز بیفایده است، آن سیاستها حتی زمانی که کارمند در موفقیت سازمان نقش بسزایی داشته است، انگیزه او را در کسب پول بیشتر محدود میکند. اگر یک کارمند میپرسد« برای افزایش حقوق چه کار باید بکنم؟» و پاسخ این است که «هیچ کاری هم نکنید امسال بیش از 5/ 3 درصد افزایش خواهید داشت». میتوانید انتظار داشته باشید که درهای شرکتتان به روی استعدادها باز شود؛ البته اگر بتوانید افراد بااستعداد استخدام کنید. سیاستهای بسیاری که بهطور کلی بیان میشوند میدانید که هیچکس کتاب راهنمای کارمندان سازمان را نمیخواند، درست است؟ میدانید که همه یادداشتها و بولتنهای کسلکننده منابع انسانی شما را نادیده میگیرند؟ این طور نیست؟ اگر کتاب راهنمای کارمند بیش از 50 صفحه باشد، میتوانید همه صفحات امضا را که از کارمندان میخواهید جمعآوری کنید و آنها را در فایلهای پرسنل بگذارید اما کسی واقعا کتاب راهنما را نمیخواند. آنها فقط امضای شما را برای اثبات اینکه شما مسوولیت خواندن کتاب راهنما را پذیرفتهاید، میخواهند. اگر واقعا افرادی میخواهید که سیاستهایتان را بخوانند و از آن پیروی کنند، نیمی از این سیاستهای کلی را رها کنید. نیمی دیگر از آنها را به موضوعاتی مانند مکالمات روزانه در هر سطحی (از مدیر تا زیردستان) قرار دهید. پیامهایی را که شانس موفقیت شما را افزایش میدهند تقویت کنید؛ پیامهایی مانند «اگر شما به زیر پا گذاشتن یکی از سیاستهای ما فکر میکنید، این کار را انجام ندهید، چون شما را اخراج خواهیم کرد» موقعیت شما را تضعیف میکنند. اما از دیدگاه « ما متعهد میشویم که این مکان را برای شما که اعضای تیم ما هستید، امن و موثر سازیم» در کارمندان اعتماد و اطمینان ایجاد میکند. امروز یک روز جدید است، محل کار انسانی همینجاست. آیا شرکتتان آن را به راحتی بهدست آورده است؟
مسابقات ربوکاپ
این مسابقات از سال 1385 به طور مستمر در کشور برگزار می شود و از جایگاه ویژه ای نزد پژوهشگران و دانشمندان ایران و جهان برخوردار است. دهمین دوره مسابقات بین المللی ربوکاپ آزاد ایران با محوریت اقتصاد دانش بنیان از امروز در محل نمایشگاه بین المللی تهران آغاز شده و تا پایان جمعه بیست و یکم فروردین ادامه دارد. آموزش در قالب مسابقات در بسیاری از جوامع پیشرفته مانند ژاپن و کره جنوبی در شرق و جنوب شرقی آسیا و همچنین در کشورهای غربی مانند ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی از 40 سال پیش آموزش های فنی در حوزه های الکترونیک، مکانیک و رایانه در مدارس مورد توجه قرار گرفته است. از 30 سال پیش آموزش های رباتیک در سطح مدارس در این کشور ها به عنوان استاندارد نظام آموزشی در نظر گرفته شده است و کشورهای کره جنوبی و ژاپن در این زمینه پیشگام هستند. آریا صبوری، پژوهشگر رباتیک و مکاترونیک درباره اهمیت توجه به رباتیک می گوید: هدف از آموزش رباتیک در این کشورها این است که مقامات و مسئولان نسل آینده را نسل مکاترونیک می دانند. در حقیقت آنها بر این باورند این نسل یک نسل میان رشته ای است. یعنی دوره های تخصصی در بعضی حوزه ها رو به پایان است و اکنون دوره ای است که افراد خلاق باید پا به میدان گذارند و یک پل ارتباطی بین آنها ایجاد شود تا بتوان محصولات خلاق عرضه کرد. امروزه این موضوع در کشور ما در قالب اقتصاد غیر وابسته به نفت و جنبش های نرم افزاری مطرح شده است. یکی از حوزه هایی که می تواند در توسعه کارآفرینی اثرگذار باشد و دانش آموزانی خلاق تربیت کند، همین حوزه است. دانش آموزان به جای آموزش های تکراری مانند فیزیک و ریاضی در رشته ای مانند رباتیک یا مکاترونیک می توانند با مسائلی آشنا شوند که دقیقا از جنس نیازهای جامعه است. به این ترتیب دانش آموزان از یک دیدگاه فنی برخوردار می شوند. نسل امروز دانش آموزانی که با رباتیک و مکاترونیک آشنا هستند فقط درگیر تئوری های کتاب های آموزشی خود نیستند و می توانند تئوری ها را به عمل درآورند. به گفته این پژوهشگر، مسابقات ربوکاپ که از مسابقات معتبر جهانی در حوزه رباتیک است جایی است که می تواند شور و هیجان مسابقات را به انگیزه ای برای کسب مهارت های فنی از سوی افراد تبدیل کند. افراد در این مسابقات هنر کار گروهی را می آموزند و این ویژگی است که در دانش آموزان و دانشجویان ایرانی در این حوزه از نقاط ضعف زیادی برخوردارند و رشته ای مانند رباتیک می تواند این مهارت را در آنها تقویت کند. این از اصلی ترین اهداف مورد توجه کشورهای توسعه یافته از 30 سال پیش بوده که در کشور ما نیز به طور مستمر از 15 سال پیش مورد توجه قرار گرفته است. صبوری می افزاید: امسال دهمین دوره مسابقات ربوکاپ در کشور برگزار می شود. سابقه برگزاری این مسابقات به سال 1378 برمی گردد که نخستین بار مسابقات موش های هوشمند در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان برگزار شد. این آغازی برای شروع کارهای رباتیک مسابقاتی در ایران بود. بعد از آن بتدریج از سال 2003 میلادی دانشگاه های امیرکبیر، تهران، علم و صنعت و دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین در مسابقات جهانی ربوکاپ حضور پیدا کردند و از سال 2006 به بعد به طور مستمر مسابقات جهانی ربوکاپ برگزار شد که این مسابقات از نوع اُپن است. مسابقات اُپن توسط کمیته های محلی در کشورها برگزار می شود. معمولا 9 دوره مسابقات اُپن در دنیا برگزار می شود و یک دوره جام جهانی ربات ها داریم. کمیته ملی ربوکاپ جمهوری اسلامی ایران به اندازه ای پیشرفت کرده است که بسیاری از کشورهای خارجی هم در این مسابقات شرکت می کنند. شرکت کنندگان با حضور در این مسابقات آمادگی خوبی کسب می کنند تا تیرماه در مسابقات جهانی ربوکاپ شرکت کنند. مجوز حضور در مسابقات جهانی ربوکاپ بخصوص در بخش دانش آموزی، شرکت در مسابقات اپن است. یکی از 9 اُپن برتر دنیا که اعتبار بالایی دارد ایران اُپن است و در بسیاری از مدارس و دانشگاه های ما به همین بهانه گروه های رباتیک و هسته های مکاترونیک تشکیل شده است که مهارت های فنی لازم را کسب کرده و در مسابقات با هم به اشتراک می گذارند. صبوری معتقد است اگرچه ما در مسابقات جهانی رتبه خیلی خوبی داشته ایم، اما این به معنی موفقیت رباتیک در ایران نیست. مسابقات تابع قوانین مشخصی است که در آنها هدف اصلی آموزش است. شاید برای هیچ کشوری در سطح دنیا مسابقات و رتبه کسب شده تا این اندازه اهمیت نداشته باشد. حتی رتبه کسب شده در مسابقات در بسیاری از کشورهای پیشرفته انعکاسی ندارد. مسابقات در افراد انگیزه ایجاد می کند و هدف اصلی آموزش در قالب رقابت است. اگر بخواهیم نگاه کلان داشته باشیم و صنعت رباتیک را در ایران مورد توجه قرار دهیم باید ببینیم چند درصد از افرادی که در مسابقات شرکت می کنند و مهارت فنی لازم را کسب کرده اند، شرکت های کارآفرینی راه اندازی می کنند؟ چند درصد از این افراد محصولات خلاقانه به صورت اختراع ثبت می کنند که می توانند آن را به ثروت یا سرمایه تبدیل کنند؟ متاسفانه این اعداد و ارقام در ایران مجهول است و به نظر می رسد خیلی قابل توجه نیست. در سال های اخیر هسته های کارآفرینی بتدریج در حال شکل گیری است. یکی از آفت هایی که در کشور ما به چشم می خورد این است افرادی که ده سال پیش در بخش هایی از مسابقات ربوکاپ شرکت داشته اند هنوز هم در همان بخش ها در این مسابقات شرکت می کنند. افراد باید پس از کسب تجربه، مهارت های بیشتری کسب کنند و در سطح بالاتری در این حوزه ها کارآفرینی کنند. این یک زنگ خطر است. ما در سطح خوبی مسابقات ربوکاپ را در کشور برگزار می کنیم، اما فرهنگ شرکت در مسابقات را به دانش آموزان و دانشجویان آموزش نداده ایم. به همین علت تبدیل شدن ایده به سرمایه و بحث های کارآفرینی در کشور ما هنوز بسیار ضعیف است. این در حالی است که رباتیک به عنوان یک حوزه میان رشته ای می تواند بیشترین تاثیر را در نوسازی صنایع داشته باشد. به نظر می رسد به اندازه ای که بحث مسابقات در این حوزه پررنگ است در سطح کلان ملی هنوز جا نیفتاده است. صنعت رباتیک، نیازمند نقشه راهبردی شاید وقتی از ربات ها سخن به میان می آید نخستین چیزی که در ذهن هر فردی نقش می بندد ربات های انسان نما باشد. دکتر مهدی طالع ماسوله، مدیر گروه مکاترونیک دانشگاه تهران درباره ماهیت ربات ها این طور توضیح می دهد: پاسخ به این سوال بستگی به این دارد که شما از چه دیدگاهی این ربات ها را مورد توجه قرار دهید. گاهی ربات ها به عنوان وسیله ای برای کمک به انسان ها مطرح می شود. دیدگاه بعضی افراد این است که ربات ها می توانند برای انسان ها دردسر ساز شوند. به طور کلی ربات ها در چند گروه متفاوت طبقه بندی می شود. بعضی ربات ها از انواع ربات های انسان نما هستند که در نظر عموم مردم هم بیشتر ربات ها به این شکل مطرح است. بعضی از دیگر ربات ها از انواع ربات های سری هستند که بیشتر در کارخانه ها از آنها استفاده می شود. این ربات ها صنعتی هستند. اگر بخواهیم بگوییم در دنیای امروز رباتیک در چه مسیری در حرکت است می بینیم در دنیای آکادمیک از ربات هایی صحبت می شود که با انسان ها در تعامل هستند. ربات های انسان نما و ربات های سری از پیش برنامه ریزی شده هستند، اما ربات های امروزی با انسان ها در تعامل بوده و دستورات آنها را اجرا می کنند. در دنیای امروز، ربات ها در این مسیر قرار گرفته اند و به همین علت استفاده از ربات ها در صنایع مختلف بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. وی درباره چشم انداز آینده صنعت رباتیک در ایران معتقد است، نمی توان گفت صنعت رباتیک در ایران آینده خیلی روشنی دارد. در کشوری مانند ایران این چشم انداز به طور مشخص قابل پیش بینی نیست. در کشوری مانند آمریکا برای این کار نقشه راهبردی وجود دارد، اما در کشور ما نقشه مستندی که موقعیت کنونی ما را نشان دهد، وجود ندارد. نمی توان در این زمینه اظهارنظر شخصی کرد. باید برنامه جامعی وجود داشته باشد و افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند کنار هم جمع شوند تا کارهای انجام شده در این حوزه به طور پیوسته مورد بررسی قرار گیرد. اکنون در این حوزه کارها به طور پراکنده انجام می شود. شاید لازم باشد انجمن رباتیک ایران بودجه خاصی برای انجام این کار داشته باشد تا نقشه راهبردی رباتیک ایران تهیه شده و موقعیت، امکانات موجود و مسیر آینده مشخص شود. باید نیازهای ما مشخص شود. ممکن است ما در کشور به آخرین فناوری ها در حوزه رباتیک دست پیدا کنیم، اما باید مطمئن باشیم می توان از این فناوری در کشور استفاده کرد. اگر بتوانیم چنین نقشه جامعی را ترسیم کنیم، می توانیم در این حوزه آینده روشنی داشته باشیم. شاخص های داوری با توجه به دیدگاه های مختلفی که در این مسابقات مطرح است می تواند متفاوت باشد. متاسفانه برگزاری مسابقات کمکی به صنعت نکرده است. ممکن است داوری ها بخوبی انجام شود، اما مهم این است که این دستاورد بتواند در راستای پیشرفت جامعه مورد استفاده قرار گیرد. پیوند صنعت و رباتیک ضروری است به نظر می رسد برگزاری مسابقات بین المللی رباتیک آزاد ایران روندی را پشت سر گذاشته که مورد توجه کشورهای خارجی قرار گرفته است. دکتر علی اکبر موسویان، مدیر انجمن رباتیک ایران ضمن تائید این موضوع می افزاید: من فکر می کنم این مسابقات با توجه به قدمتی که دارد و باتوجه به جدول مسابقات بین المللی مورد توجه قرار می گیرد. البته باید این نکته را نیز مورد توجه قرار داد که کیفیت مسابقات با توجه به تلاش های دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین به عنوان میزبان این مسابقات در حد مطلوبی است. بازخوردی که از سال های قبل از سوی شرکت کنندگان در شبکه های اجتماعی علمی ارائه می شود نیز مشوق خوبی برای شرکت در این مسابقات است. وی درباره نقش انجمن رباتیک در تعیین شاخص های داوری مسابقات این طور توضیح می دهد: در زمینه تعیین شاخص های داوری، انجمن رباتیک ایران در هر حوزه ای که لازم باشد پشتیبانی های لازم را داشته است. گروه هایی از دانشگاه های مختلف در برگزاری این مسابقات مشارکت دارند و میزبانی مسابقات به عهده دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین است. این مسابقات اکنون به بلوغ کامل رسیده و روند داوری به دخالت انجمن نیازی ندارد. وی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود کسب عنوان های خوب در مسابقات در زمینه کاربردی شدن صنعت رباتیک نشانه ای دیده نمی شود این طور می گوید: این سوال خوبی است. سال گذشته برای نخستین بار در کنفرانس بین المللی سالانه رباتیک که از سوی انجمن برگزار می شود، نشست هایی برگزار شد، بویژه درباره مسابقات داخلی کشور که توسط سازمان ها، ارگان ها و دانشگاه های مختلف برگزار می شود. قرار بر این شد این نشست ها ادامه داشته باشد تا موضوع مسابقات مقداری کاربردی شده و از سرگرمی صرف خارج شود و این طور نباشد که تیم ها با اندک تغییراتی سال های بعد در مسابقات شرکت کنند. لازم است در کنار بخش سرگرم کننده، موضوعات کاربردی به عنوان موضوع مسابقه مورد نظر باشد. نتیجه بحث ها این بود که ما از امسال در کنار نمایشگاه صنعتی که همیشه در کنار کنفرانس سالانه بین المللی برگزار می شود نمایشگاه خلاقیت هم داشته باشیم تا گروه های مختلف با اهداف متفاوت از موضوع پایان نامه تا شرکت در مسابقات و نوآوری در حوزه صنعت در این نمایشگاه حضور پیدا کنند. این نمایشگاه فرصتی برای ایجاد ارتباط بین علاقه مندان و افراد خلاق در حوزه رباتیک و صنعت است و می توان زمینه ای فراهم کرد تا ایده های خلاق به مرحله صنعتی شدن برسد.